الهام آمرکاشی- درحالی آخرین امتحانات دانشآموزان در مقطع متوسطه، هفته گذشته برگزار شد که جشن پاره کردن کتاب، از جمله بدعتهایی است که در فرهنگ کشور رسوب و رسوخ نوینی پیدا کرده و آنچه به لحاظ آموزشی در مرحله فراموشی قرار دارد، فرهنگسازی مناسب برای دانشآموزان، علیالخصوص در مقاطع ابتدایی و متوسطه کشور است که هویت کتابخوانی و اهمیت کتاب به درجات پایین فرهنگی کشور راه پیدا کرده است.
در این زمینه، حجتاله طالبیان بروجنی -فعال فرهنگی و کارشناس آموزشی- در واکنش به پاره کردن کتابهای درسی بعد از پایان امتحانات توسط برخی دانشآموزان که تصاویر آن منتشر شده است، گفت: «این رفتار نشانهای از شکاف میان آموزش رسمی و تجربه زیسته دانشآموز است. اتفاقی که برای برخی شاید تنها یک «رفتار نوجوانانه» باشد، اما برای ناظران دقیقتر، نشانهای هشداردهنده از رابطه معیوب میان نسل نو و نظام آموزشی است. مدرسه به دستگاه صدور نمره و رتبه تقلیل یافته و کتاب به ابزاری برای عبور از آزمونها تبدیل شده است. وی با بیان اینکه هر سال با پایان امتحانات، صحنههایی همچون پارهکردن کتابها و جشنهای بیقاعده دانشآموزان، موجی از واکنشها در شبکههای اجتماعی و رسانهها به راه میاندازد، گفت: نقدها تند، هشدارها جدی و تحلیلها فراوان است اما این موج، مانند بسیاری از پدیدههای اجتماعی دیگر، در همان چرخه گرفتار میشود.
این فعال فرهنگی با بیان اینکه نظام آموزشی نه قربانی کمبود انتقاد، بلکه گرفتار فقدان گفتمان اصلاحگر است، معتقد است: اگر نقدها به گفتوگوی پایدار و اراده تغییر منتهی نشوند، هر بحران، مقدمهای بر تکرار بحران بعدی خواهد بود».
با توجه به موارد مذکور و لزوم تعمق در نوآوری یادشده، این تصاویر را در ذهن خود مجسم کنید: «دانشآموزانی که پس از آخرین آزمون، کتابهای درسی خود را در خیابانها پاره میکنند و به هوا میریزند و خیابانهایی که پر از کاغذ میشود؛ خندههای انفجاری نوجوانان و موبایلهایی که در لحظه، این کنش را ثبت و در معرض قضاوت عمومی قرار میدهند».
شاید در وهلۀ ابتدایی، موارد ذکرشده، اتفاقی از رفتار نوجوانانه باشد اما بسیاری از موضوعات فرهنگی کشور که همچنان در پارهای از موارد، از آنها به عنوان معضل فرهنگی یاد میشود و سرمنشأ کثیری از ناهنجاریها در اجتماع حاضر است، حاصل نادیدهانگاریهای متعدد از سوی مسئولان فرهنگی است که با عنوان کلیشۀ رایجِ «اقتضای سن نوجوانی» از آن یاد میشود!
و اگرچه به اعتقاد کارشناسان،«به رغم همه تلاشهایی که در راستای توسعه و ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی در جامعه صورت میگیرد، هنوز جای آن در سبد خانوارها مناسب نیست و ضرورت دارد برای ارتقای سطح مطالعه در جامعه و بین نوجوانان و جوانان اقدام شود»؛ که به گفتۀ طالبیان بروجنی، «پاره کردن کتاب، یک اعتراض است. شاید خام و احساسی اما در هر صورت واقعی و هشداردهنده است. اگر تنها به انتقاد بسنده کنیم و آن را به گفتمانِ تغییر پیوند نزنیم، این هشدارها خاموش میشوند و با آن امید به اصلاح نیز خاموش خواهد شد. امروز انتخابی پیشرو داریم، یا در همان چرخه همیشگی شوک، واکنش و فراموشی باقی بمانیم یا این بار تصمیم بگیریم که صدای انتقاد را به زبان تغییر ترجمه کنیم».
و به استناد مطالب مندرج در این زمینه: «پارهکردن کتاب در نگاه اول یک عمل فردی است، اما وقتی به یک رفتار جمعی و رسانهایشده تبدیل میشود، ابعاد اجتماعی و روانی آن برجسته میشود. از منظر جامعهشناسی، این رفتار میتواند نشانهای از گسست بین نوجوانان و نهادهای سنتی مانند مدرسه و خانواده باشد. به باور برخی، نظام آموزشی خشک و ناکارآمد، فشارهای تحصیلی سنگین و بیتوجهی به نیازهای عاطفی و روانی دانشآموزان، آنها را به سمت رفتارهای اعتراضی سوق میدهد. از سوی دیگر، روان شناسان این پدیده را ناشی از «هیجانخواهی» و شاید تا حدی تمایل به تجربههای جدید در دوران نوجوانی میدانند. به ویژه اینکه نوجوانان در این سن به دنبال راههایی برای ابراز وجود و تخلیه انرژیهای انباشتهشده هستند و پارهکردن کتاب میتواند از منظری نوعی تخلیه یا پالایش روانی باشد و از جنبه دیگری هم فعالیتی برای هویتیابی و همراهی با جمعی از گروه همسالان که کارشان جذاب به نظر میرسد و در جمعشان نبودن نوعی فشار اجتماعی و شاید تحقیر در پی داشته باشد. با این اوصاف بررسی ابعاد اجتماعی و روانی این پدیده نشان میدهد که با یک رفتار ساده و بیمعنا روبه رو نیستیم. این رفتار میتواند نمادی از مشکلات و چالشهای عمیقتری باشد که نوجوانان با آن دستوپنجه نرم میکنند و قرار نیست خودشان عامل آن چالشها باشند و برای همین متهم کردن این نسل نادیده گرفتن چرخه کامل چنین بروندادی است».
و درحالی اهمیت این موضوع از ابعاد متفاوت روانشناسی و جامعهشناختی حائز اهمیت است که به باور افراد صاحبنظر در این راستا، «طبیعتاً نمیتوان انتظار داشت که همه دانشآموزان کتابهای خود را به بهترین شکل ممکن حفظ کنند. با این حال، میتوان امیدوار بود که کتاب درسی به قدری ارزشمند و مرتبط با زندگی طراحی شود که حتی بعد از امتحان، دانشآموز بخواهد برگردد و بار دیگر آن را ورق زده و مطالعه کند».
با عنایت به ضرورتِ توجه بیشازپیش به موضوع کتاب و اهمیت آن در نسل نوجوان کشور، انتظار میرود برنامهریزی مناسب برای فرهنگسازی در این زمینه از سوی کارشناسان متعدد در مدارس و رسانه ملی، صورت بگیرد و جامعه بیش از این، شاهد رفتار هنجارشکنانه در نسل نوجوان، با اعتراض به کتاب در دوره پس از امتحانات نباشد.
Elhamamerkashi@ymail.com