جامعه 18 مرداد 1404 - 1 ماه پیش زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
کپی شد!
0

 نگذاریم رِسانه، به رَسانــه تبدیل شود

 باهره حیدری- ۱۷ مرداد، روز خبرنگار، تنها یک مناسبت تقویمی نیست. یادآور کسانی است که بی‌ادعا، بی‌دفاع، اما با ایمانی راسخ به رسالت‌شان، حقیقت را ثبت کردند و جان خود را در این راه فدا کردند. این روز به یاد شهید محمود صارمی، خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی در مزار شریف، نام‌گذاری شده؛ اما نام‌ها به همین‌جا ختم نمی‌شود.

امروز، خبرنگاری و فعالیت در عرصه رِسانه به معنی انتقال دهنده پیام  و نه رَسانه به معنی اندوه و حسرت، تنها شغلی پرمخاطره نیست؛ بلکه در بسیاری نقاط جهان، جان‌دادن برای حقیقت به بخشی از واقعیت رسانه‌ بدل شده است. جنگ‌ها، بحران‌ها و اشغال‌ها، هر جا که حقیقتی برای پنهان کردن وجود داشته باشد، خبرنگار را به هدف اول تبدیل کرده‌اند.

در میان تمام فجایع انسانی در غزه، یک جنایت کمتر شنیده‌شده اما عمیق، جریان دارد: ترور خبرنگاران. بر اساس گزارش سازمان‌های بین‌المللی، طی جنگ اخیر، بیش از 200 خبرنگار فلسطینی به‌صورت مستقیم توسط رژیم صهیونیستی کشته شده‌اند. حملات دقیق به محل اقامت خبرنگاران، دفاتر رسانه‌ایحتی خانواده‌های آن‌ها، گویای یک سیاست هدفمند برای خاموش‌کردن صدای حقیقت است.

رژیم صهیونیستی، با آگاهی کامل از نقش کلیدی رسانه در شکل‌گیری افکار عمومی، خبرنگار را نه به‌عنوان ناظر، بلکه به‌عنوان دشمن می‌بیند. تصاویری که از کودکان شهید، زنان و مردان مجروح یا خانه‌های‌ ویران منتشر می‌شود، بزرگ‌ترین تهدید برای ماشین تبلیغاتی آن رژیم است. به همین دلیل، از روز اول، خبرنگاران فلسطینی در لیست ترور قرار گرفتند؛ کسانی که با قلم، دوربین و میکروفون، اسناد جنایات را ثبت می‌کردند.

قتل عام خبرنگاران در غزه، جنایت جنگی تمام‌عیار است. با این حال، نه‌تنها با واکنش جهانی آن طور که باید روبه‌رو نشده است، بلکه با سکوت سنگین رسانه‌های بین‌المللی و مجامع حقوق بشر نیز همراه است. این سکوت، اگر ادامه یابد، تنها حقیقت نیست که دفن می‌شود؛ وجدان بشری نیز دفن خواهد شد.

در کنار فجایعی که رژیم منحوس صهیونیستی در غزه و دیگر نقاط فلسطین، لبنان و یمن رقم می زند، خبرنگاران در ایران اسلامی بُعد دیگری از کار خبری را تجربه کردند و آن هم جنگ 12 روزه و تحمیلی بود. روزهایی که خبرنگاران هم‌چون مردم عادی مورد هدف قرار گرفتند. حمله به ساختمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی در پایتخت و حمله جنایت‌کارانه به مقر ستاد سپاه امام حسن مجتبی (ع)استان البرز از جمله جنایات این جنگ بود. در میان شهدای خبرنگار، باید به‌ویژه از شهید رمضان‌علی چوبداری و دیگر شهدای رسانه در این دوران نام برد.

آن‌ها تنها ناظر نبودند؛ بلکه خود بخشی از روایت بودند. روایت مقاومت، مظلومیت و ایستادگی. شهادت این عزیزان، نه فقط فاجعه‌ای انسانی، بلکه نقطه‌ای روشن از شجاعت رسانه‌ای ایرانی در تاریخ منطقه است. باید یاد این شهدا را زنده نگه‌داریم، نه تنها با نام‌گذاری خیابان یا لوح تقدیر، بلکه با زنده‌نگه‌داشتن مسیری که آن‌ها در آن قدم گذاشتند: راه حقیقت.

امروز رسانه‌ داخلی قربانی شرایط اقتصادی، ضعف ساختاری و فرسایش تدریجی نیروی انسانی است.

رسانه‌های مکتوب، یکی پس از دیگری از دکه‌ها ناپدید می‌شوند؛ نه چون محتوای خوب ندارند، بلکه چون توان تولید ندارند. قیمت کاغذ، کاهش تیراژ، عدم وجود حمایت های کافی و هزینه‌های جانبی دیگر، آن‌ها را به آستانه نابودی کشانده است.

رسانه‌های دیجیتال هم با مشکلات متعدد دیگری دست و پنجه نرم می‌کنند. کاهش مخاطب، نبود زیرساخت اقتصادی و فضای غیررقابتی. در چنین شرایطی، خبرنگار که باید با ذهنی آزاد و قلمی تیز بنویسد، به فردی بی‌رمق، خسته و نگرانِ معیشت بدل می‌شود.

یادآوری روز خبرنگار، اگر تنها به قاب عکس‌ها و آیین‌های نمادین و پیام‌ها و بیانیه‌ها محدود شود، جز فراموشی چیزی در پی نخواهد داشت. اما اگر این روز به نقطه‌ای برای بازاندیشی در رسالت رسانه و بازسازی اعتماد عمومی تبدیل شود، آن‌گاه می‌توان گفت: خبر هنوز زنده است.

بیایید در کنار خبرنگاران بایستیم؛ نه فقط در حرف و لوح تقدیر، بلکه در عمل، در قانون، در حمایت، در باز کردن راه تنفس برای رسانه‌ها؛ تا شاید آینده‌ای بسازیم که در آن، صدای مردم، بی‌واسطه و بی‌واهمه شنیده شود.

نویسنده
payam
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *