البرزی که سرانه هایش به هیچ وجه با جمعیت بالای آن سازگاری ندارد و زیرساخت هایش به شدت ضعیف و ناکارآمد هستند، مدیرانی را می طلبد که دردآشنا، نام آشنا، کارآمد و در سطح ملی باشند.
با ابقای استاندار البرز شاهد آغاز تغییرات مدیریتی در ادارات کل و زیرمجموعه های شهرستانی آنها هستیم؛ مسئله اصلی اینجاست، آیا مبنای انتصابات رفاقت ها و جناح بندی ها و توصیه و فشارهای بیرونی خواهد بود یا مبنا قرار گرفتن تخصص، تعهد، تجربه و آزمون پس دادگی افراد!
البرز به عنوان محروم ترین و فراموش شده ترین استان کشور که زیرساخت های سیستان و بلوچستانی دارد، با حضور استانداری کارآمد فرصتی تازه برای جبران عقب ماندگی ها را یافته است، به شرط آنکه برخی مدیران ضعیف و ناکارآمد به فوریت برکنار و افراد توانمند، شایسته و برنامه دار جایگزین آنها شود.
گفتگوهای «پیام آشنا» با ائمه جمعه و اعضای شوراهای اسلامی در سطح استان حکایت از آن دارد که برخی و چه بسا بسیاری از مدیرانی استانی دعوت های مکرر برای بازدید میدانی از مشکلات شهرها را به بهانه های مختلف نپذیرفته و بدتر آنکه اساسأ شناختی از جغرافیای حوزه خدمتی خود ندارند.
به راستی مدیرانی که از پاسخگویی و پذیرفتن بار مسئولیت فراری هستند و در نتیجه این حجم از مشکلات و چالش ها را به بار آورده اند که ابعاد آنها در درجه اول گریبانگیر زندگی مردم است، چرا باید همچنان میز و منصب ها را اشغال کرده و برای نظام و مملکت ناراضی تراشی نمایند!
البرزی که سرانه هایش به هیچ وجه با جمعیت بالای آن سازگاری ندارد و زیرساخت هایش به شدت ضعیف و ناکارآمد هستند، مدیرانی را می طلبد که دردآشنا، نام آشنا، کارآمد و در سطح ملی باشند و بتوانند با همتی بلند و برنامه ریزی منسجم، گره از مشکلات بگشایند و به وضعیت موجود پایان بخشند.
گرچه مسیری که آقای عبداللهی با نگرش عمرانی خود ایجاد نموده امیدوارکننده و رو به جلو است لکن تحقق این مسیر نیاز به همت جمعی و تزریق این روحیه به تمامی ادارات کل و فرمانداریها دارد؛ ما همچنان به رصد شرایط و تحلیل اتفاقات آتی خواهیم پرداخت.