نشست «آب و زندگی» روز 10 اردیبهشت 1404، با محوریت بحران آب، مشارکت شهروندی و آینده منابع طبیعی، به همت عباس زارع، فعال شناختهشده محیطزیست و از چهرههای تأثیرگذار مدیریت شهری کرج، در سرای فرهنگ مهرادمال برگزار شد.
این رویداد، یکی از سلسلهبرنامههای فرهنگی و زیستمحیطیست که با حمایت و پیگیری عباس زارع، چهرهای که در فضای شهری به «باغبان شهر» مشهور است، با هدف ترویج فرهنگ محیطزیستدوستی و مسئولیتپذیری اجتماعی در حال اجراست.
عباس زارع که پیشتر نیز در عرصه مدیریت فرهنگی و محیطزیستی استان البرز نقش فعالی داشته، در ابتدای این برنامه با تأکید بر جایگاه حیاتی آب گفت: “باید به آب احترام بگذاریم. این منبع حیاتی، فقط برای نوشیدن یا شستوشو نیست، بلکه ریشه حیات و هویت سرزمینی ماست. هرکدام از ما باید سهم خود را در حفاظت از آن ادا کنیم.”
او تاکید کرد که باید به آب احترام بگذاریم.
در این رویداد، دکتر جمال قدوسی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه آب و آبخیزداری، و نسترن کیوانپور، کنشگر اجتماعی، موسس پویش «نجات قطرهها» به بیان دیدگاهها، تجربیات و راهکارهایی برای شکلگیری مشارکت مؤثر در مدیریت منابع آب پرداختند. دو روایت اصلی این نشست؛ یکی از دل پژوهش، دیگری از بطن محلهها در کنار هم، تصویری زنده از چالشها و ظرفیتهای جامعه در برابر بحران آب ترسیم کردند.
روایت نخست | دکتر جمال قدوسی: از صدای پرندهها تا مسئولیت اجتماعی
دکتر جمال قدوسی در ابتدای سخنان خود، با نگاهی به گذشته، خاطرهای از کرج قدیم نقل کرد: “در محلههای قدیمی کرج، صدای پرندهها شنیده میشد. آب نهفقط عنصری حیاتی، بلکه بخشی از هویت شهری بود؛ از جویها گرفته تا سبک زندگی مردم. اما امروز، این صداها خاموش شدهاند.”
تصویری که دکتر قدوسی از کرج قدیم بیان کرد، در حال حاضر این قدر دور از ذهن و بعید است که قلب آدمی را به در میآورد؛ باغشهری که با آب و رودخانه و نهر عجین بوده است.
او افزود که برای احیای چنین زیستپذیریای، باید به ریشهها بازگشت؛ اما نه صرفاً با نگاه نوستالژیک، بلکه با رویکردی علمی و مشارکتمحور: “بحران آب فقط یک مسئله محیطزیستی نیست، بلکه بحرانی اجتماعی، فرهنگی و مدیریتیست. هیچ طرح فنی و مهندسیای بدون مشارکت واقعی مردم موفق نمیشود. باید میان مردم، تصمیمگیران و طبیعت، پیوندی زنده و معنادار ایجاد کنیم.”
قدوسی در ادامه، از اهمیت «امید» در مواجهه با بحران سخن گفت و بر نقش هر فرد در این مسیر تأکید کرد: “ما باید سهم خودمان را ایفا کنیم. صرفهجویی، مطالبهگری، آموزش، و مسئولیتپذیری—اینها حلقههای یک زنجیرهاند. اگر هرکدام را جدی نگیریم، آیندهمان را از دست میدهیم.”
دکتر قدوسی همچنین بر لزوم مدیریت منابع آبی تاکید کرد و از آنچه در حال حاضر در سیستم مدیریتی کشور در قالب مهندسی آب انجام میشود انتقاد کرد.
روایت دوم | نسترن کیوانپور: تجربهای انسانی، با رنگ و گفتوگو
نسترن کیوانپور، موسس پویش «نجات قطرهها»، در ادامه با زبانی صمیمی و روایتی انسانی، بهجای هشدار و شعار، از ساختن تجربهای ساده اما تأثیرگذار گفت: “در ظاهر، هدف اول ما صرفهجویی در مصرف آب است. اما این فقط «سطح اول» ماجراست. هدف ما ساختن یک تجربه انسانی و خوشایند است؛ تجربهای که آدمها را از درون به فکر فرو ببرد، نه از بیرون تحت فشار قرار دهد.”
او با تأکید بر اهمیت گفتوگو و خلاقیت در جذب نسل جوان، از انگیزه اصلی شکلگیری پویش گفت: “ما نسلی هستیم که اغلب از مطالبهگری میترسیم. تعارفی، محافظهکار، و نگران قضاوت دیگران. اما نسل Z اینطور نیست. اگر چیزی را درست بدانند، بیتعارف پایش میایستند. برای همین تصمیم گرفتیم بهجای نصیحت، سراغ تجربه برویم. تجربهای ملموس، بیواسطه، و شاد در دل موضوعی که معمولاً خشک و هشدارآمیز تلقی میشود.”
کیوانپور همچنین از خاطرهای از محله اسلامآباد(زورآباد) گفت؛ جایی که جرقهی پویش برایش زده شد: “چند سال پیش برای تهیه گزارش به زورآباد رفته بودم. وسط زمین بازی بچهها نشسته بودم و با آنها درباره آب حرف میزدم. یکی از بچهها—یازده یا دوازده ساله بود—گفت: (من هر روز به اصغر آقای مرغفروش میگم شلنگ آب رو نبنده. اونم فحش میده، ولی من باز فرداش میگم). به این فکر کردم که آیا من، با همه تعارفها و محافظهکاری نسلم، جرأت این کار رو دارم؟”
او خاطرهای دیگر هم از مناطق کمبرخوردار کرج، مثل سهرابیه و آقتپه، به اشتراک گذاشت: “تابستانی گرم، برق و آب قطع بود. مردم با احترام و شرمندگی از بیآبی میگفتند. گویی درخواستشان برای آب، لطفیست که باید با تعارف خواست. اما نسل امروز اینطور نیست. آنها حقشان را میخواهند و ما باید به آنها یاد بدهیم چگونه مطالبهگری کنند؛ بدون ترس، بدون تعارف، و با آگاهی.”
او همچنین تاکید کرد که پویش نجات قطرهها نه دعوتی به «صرفهجویی» صرف، بلکه پیشنهاد راهی برای خلق رابطهای تازه با موضوع آب است؛ “صرفهجویی نباید از بیرون تحمیل شود. باید از درون بجوشد. مثل رژیمی که برای سالمزیستی میگیریم، نه فقط برای لاغری. پویش نجات قطرهها میخواهد مشارکتی پایدار، داوطلبانه و انسانی بسازد؛ با حس تعلق، گفتوگو، رنگ و بازی.”
او تأکید کرد که حتی چالشپذیری نسل جدید را باید جدی گرفت: “اگر به ما گفتند چرا بهجای هدررفت صنعتی، فقط از مردم میخواهید صرفهجویی کنند، ما باید برگردیم تحقیق کنیم، پاسخ بدهیم، خودمان را نقد کنیم. این آغاز رشد است.”
آب، زندگی، و آیندهای که میتوان ساخت
نشست «آب و زندگی»، بیش از آنکه گزارشی فنی یا سخنرانی رسمی باشد، تلاشی بود برای بازتعریف رابطه ما با آب، با زندگی، و با مسئولیت اجتماعی. در این فضا، علم و تجربه به خصوص صحبتهای سرشار از نکته و راهکار دکتر قدوسی، خاطره و تحلیل، کنار هم نشستند تا نشان دهند که بحران آب، فقط یک موضوع تخصصی نیست؛ یک مسأله عمومیست که آینده همه ما را شکل میدهد.
و اگر قرار است آیندهای متفاوت ساخته شود، این تفاوت باید از همین حالا آغاز شود؛ با یک سؤال ساده، یک گپ کنار دیوار، یا صدای یک کودک که بیواهمه میگوید: “شلنگ رو ببند، آب داره هدر میره.”