اختصاصی پیام آشنا- در کشوری که نان نه فقط غذای غالب، که نماد بقاء اجتماعی است، بررسی وضعیت گندم، آرد و نان، تنها تحلیل یک محصول کشاورزی نیست؛ بلکه بازتابی از چالشهای سیاستگذاری، اقتصاد معیشتی و امنیت غذایی است. از زمینهای ترکخورده تا تنورهای داغ، زنجیرهای از دغدغهها در جریان است.
با مصرف سرانهای بیش از دو برابر میانگین جهانی، گندم جایگاهی فراتر از یک کالای کشاورزی در ایران دارد. با این حال، سیاستهای ناقص در حوزه خرید تضمینی و نبود مشوقهای کافی برای کشاورزان، این زنجیره را در نقطه آغاز دچار اختلال کرده است.
قیمت پایین خرید تضمینی، هزینههای سرسامآور تولید و تأخیر در پرداختها، موجب شده بخشی از کشاورزان به بازار آزاد یا حتی قاچاق گندم روی آورند. این روند، زنگ خطری برای پایداری امنیت غذایی است.
تأمین سخت، نان بیکیفیت؛ نانواها زیر فشارند
مسیر گندم تا نان، در حلقه نانواییها با چالشهای دیگری ادامه مییابد. هزینههای سربهفلککشیدهی اجاره، سوخت، نیروی کار و بیثباتی قیمت آرد و نان، رمق بسیاری از نانوایان را گرفته است. کیفیت پایین آرد توزیعی، موجب نارضایتی مصرفکنندگان و کاهش اعتماد عمومی شده. نان بیکیفیت، چانههای کوچکتر و تخلفات در وزن یا افزودنیها، نتیجه ناگزیر این بیبرنامگیهاست.
سیاست، مانع یا حامی؟
کارشناسان تأکید دارند که دولت باید نقش تنظیمگر داشته باشد، نه کنترلگر مطلق. سیاستهای دستوری در قیمتگذاری نان و آرد، بدون یارانه هوشمند، تنها منجر به کاهش کیفیت و افزایش تخلفات میشود. پیشنهادات مطرحشده، تمرکز بر خرید کیفی گندم، خروج دولت از جزئیات زنجیره، و پرداخت یارانه مستقیم به مصرفکننده است.
قانونگذاری تازه؛ امید یا تهدید؟
بخشنامه تازه دولت درباره آرد که آن را مشمول کالای قاچاق دانسته، میتواند دو نتیجه به دنبال داشته باشد: یا ساماندهی دقیقتر توزیع، یا فشار مضاعف بر نانوایانی که در تأمین و حمل آرد با مشکلات مواجهاند. ثبت موجودی انبارها در سامانهها، اقدامی مثبت است، اما بدون زیرساخت کافی، ممکن است تنها به ابزار نظارتی تنبیهی بدل شود.
آیندهای که به سیاست امروز گره خورده است
با افت تولید گندم به حدود ۸ میلیون تن و نیاز به واردات دستکم ۶ میلیون تن دیگر، روشن است که ادامه این مسیر، بدون اصلاحات ساختاری، مخاطراتی جدی برای استقلال غذایی کشور بهدنبال خواهد داشت.
پیشنهادها برای بازگشت تعادل به زنجیره گندم تا نان:
۱. واقعیسازی قیمت خرید تضمینی گندم
قیمت خرید تضمینی باید بر اساس یک فرمول شفاف و کارشناسیشده تعیین شود که شامل هزینههای واقعی تولید، سود معقول برای کشاورز، نرخ تورم سالانه و شرایط اقلیمی منطقهای باشد. اگر نرخ خرید کمتر از هزینههای تولید باشد، نهتنها کشاورز دچار زیان میشود، بلکه انگیزهاش برای ادامه کشت از بین میرود. این یعنی کاهش تولید ملی و افزایش وابستگی به واردات.
۲. تسریع و تضمین در پرداخت مطالبات کشاورزان
تأخیر در پرداخت وجه گندم خریداریشده، منجر به کمبود نقدینگی برای کشاورزان شده و ادامه فعالیت آنها را دچار اختلال میکند. باید سیستمی طراحی شود که پرداختها حداکثر ظرف ۱۵ تا ۲۰ روز انجام شود، حتی اگر از محل تنخواه دولت باشد. این کار اعتماد تولیدکنندگان به سیاستهای حمایتی را بازسازی میکند.
۳. ارتقاء کیفیت آرد و نظارت بر زنجیره آسیاب تا نانوایی
بسیاری از مشکلات نانوایان و مصرفکنندگان، از کیفیت پایین آرد ناشی میشود. نظارت دقیق بر استانداردهای تولید آرد، بهروز کردن تجهیزات آسیابها و طبقهبندی کیفی گندمها (بهجای مخلوطسازی بیضابطه) میتواند کیفیت نان را به شکل قابلتوجهی ارتقا دهد.
۴. اصلاح ساختار صنفی نانوایان و حمایت عملی از آنها
بسیاری از نانوایان در تأمین هزینههای جاری مانند اجاره، قبضها و دستمزدها ناتواناند. ایجاد صندوقهای حمایتی، بیمه مشاغل سخت برای نانواها، تسهیلات بانکی کمبهره و آموزش نیروی ماهر از طریق مراکز فنی حرفهای، میتواند باعث پایداری اقتصادی نانواییها شود.
۵. هدفمندسازی یارانهها به نفع مصرفکننده نهایی
در حال حاضر بخش زیادی از یارانههای دولتی در مسیر نادرست مصرف یا حتی قاچاق تلف میشود. پیشنهاد کارشناسان این است که دولت به جای یارانهدادن به آرد، یارانه را مستقیماً به مردم (با تمرکز بر دهکهای پایین) پرداخت کند و اجازه دهد زنجیره نان با آزادی اقتصادی بیشتری فعالیت کند. این مدل هم کارآمدتر است و هم از هدررفت منابع جلوگیری میکند.
۶. دیجیتالیسازی کامل زنجیره آرد و نان
راهاندازی سامانههای یکپارچه و هوشمند برای ردیابی توزیع آرد از کارخانه تا نانوایی، میتواند هم جلوی قاچاق را بگیرد و هم ابزار نظارتی دولت را کارآمدتر کند. اتصال این سامانهها به شبکه جامع انبارها، راهی برای شفافسازی ذخایر و جلوگیری از تخلفات احتمالی است.
۷. توسعه کشت گندم کیفی و منطقهایسازی سیاستها
همه مناطق ایران ظرفیت کشت گندم کیفی را ندارند. سیاستگذاری منطقهای بر اساس اقلیم، خاک، منابع آبی و سابقه کشت، میتواند تولید را هم اقتصادیتر و هم بهینهتر کند. در عین حال باید مشوقهایی برای تولید گندم پروتئینه و آرد کامل (با ارزش غذایی بالا) در نظر گرفته شود.
در جهانی که «غذا» به ابزاری برای بازی قدرت بدل شده، نان در ایران تنها قوت روزانه نیست؛ گرهگاه امنیت، معیشت و عدالت است. آینده این زنجیره، به تصمیمات امروز ما گره خورده؛ تصمیماتی که میتوانند ایران را به استقلال غذایی نزدیکتر کنند یا آن را در مسیر وابستگی بیشتر قرار دهند.