امیدواریم این طور نشود که شهروندان کرجی با مشاهده دیوارکشی دور برخی بوستانها احساس بد سالهای گذشته را تجربه کنند.
روزگاری نهچندان دور، دور پارکها حصار و دیوار کشیده بودند و برای استفاده از فضاهای سبز نیز باید ساعت کاری را در نظر میگرفتید وگرنه با در بسته بوستانها مواجه میشدید تا اینکه مدیریت شهری های کشور (به ویژه تهران) در دهه ۷۰ سعی کردند حال و هوا و چهره شهرها را تغییر دهند.
به همین علت اقدامات تحولگرایانه ای انجام گرفت که یکی از آنها برداشتن حصار، نرده و ساعت کاری پارکها بود؛ لذا طرح موضوع دیوارکشی دور برخی پارکهای کرج بنا به دلایل مختلف را باید تکرار اشتباهات گذشته دانست!
در آن دوره شعار مدیریت شهری ها «شهر ما، خانه ما» بود و مدیران وقت اعتقاد داشتند که مگر شهروندان در داخل خانههایشان بین اتاقها دیوارکشی میکنند که حالا بین مردم و بوستانها حصاری وجود داشته باشد!
نگرشی که در آن زمان وجود داشت، این بود که اماکن و فضاهای عمومی شهر به همه شهروندان تعلق دارد، چه در جنوب شهر و چه در شمال شهر و نباید بین فضاهایی همچون بوستانها و شهروندان مانعی وجود داشته باشد و با این انگیزه بود که مردم با شهر خودشان و با فضاها و اماکن شهرشان به نوعی آشتی کردند و به شهرداری و مدیریت شهری های آن زمان، اعتماد و اطمینان کردند.
شاید به عقب که نگاه میکنیم، کار برداشتن نردهها و دیوارهای پارکها، کار چندان بزرگی به نظر نیاید اما تجربه زیستی نشان میدهد که این کار، اقدام عظیمی بود. اقدامی که نسبتأ جنس آن عمرانی بود ولی عمیقأ کاری فرهنگی و اجتماعی بود که تاثیرات مثبت و موثر خودش را در آن موقع بر دل و جان شهروندان بر جا گذاشت و احساس آشتی، تعلق خاطر و علقه خاصی را بین شهروندان، محیط شهر و محوطه سرسبز و مفرح پارکها ایجاد کرد.
لذا امیدواریم این طور نشود که شهروندان کرجی با مشاهده دیوارکشی دور برخی بوستانها احساس بد سالهای گذشته را تجربه کنند که باید گفت این دیوارکشی نه بین مردم و پارکها، بلکه دیواری بلند بین اعتماد مردم به مدیریت شهری است و باید فورأ متوقف گردد.