اختصاصی پیام آشنا- چهار دهه پس از جنگ تحمیلی، همچنان دستورالعمل انحصار گندم و آرد پابرجاست؛ موضوعی که فعالان صنعت نان آن را عامل اصلی افت کیفیت و از بین رفتن رقابت میدانند. در شرایطی که پژوهشگران از کیفیت جهانی گندم ایرانی سخن میگویند، چرخه سیاستگذاری یارانهای و دخالتهای گسترده دولت، بهرهوری این صنعت استراتژیک را به «طنز تلخ» تبدیل کرده است.
انحصار گندم؛ سیاستی برای جنگ، مانعی برای امروز
تصمیمی که در خرداد ۱۳۶۰ برای انحصاریکردن خرید و توزیع گندم و آرد گرفته شد، در شرایط جنگی توجیه داشت، اما تداوم آن در شرایط امروز به یکی از موانع اصلی ارتقای بهرهوری بدل شده است. حذف رقابت میان تولیدکنندگان و یکسانسازی قیمتی، انگیزهای برای بهبود کیفیت باقی نگذاشته و هزینههای سنگینی بر اقتصاد تحمیل کرده است.
یارانه؛ مُسکنی پرهزینه، منبعی برای رانت
شکاف عمیق بین قیمت خرید تضمینی گندم و قیمت تحویلی آن به کارخانهها و نانواییها، عملاً منبعی برای فساد و رانت شده است. گندم با نرخ بالا خریداری میشود، اما با بهای بسیار کمتر به چرخه تولید میرسد. در چنین شرایطی هم نانوا ناراضی است، هم کارخانهدار؛ چراکه سود واقعی در خارج از سیستم رسمی جستوجو میشود و محصول نهایی بهجای ارتقا، کیفیت پایینتری پیدا میکند.
تجربه سالهای ۹۰ و ۹۱؛ وقتی بازار نفس کشید
کارشناسان یادآور میشوند تنها مقطع موفق صنعت نان در سالهای اخیر، دورهای بود که بازار رقابتیتر شد و قیمتها واقعیتر شدند. در آن سالها، کارخانههای ناکارآمد حذف شدند، نانواییها مدرنتر شدند و کیفیت نان ارتقا یافت. تجربهای که نشان میدهد، کیفیت نان بیش از هر چیز به سیاستگذاری و فضای رقابتی وابسته است نه به توان علمی و فنی کشور.
گندم ایرانی؛ کیفیت جهانی، تهدید داخلی
پژوهشگران کشاورزی تأکید دارند کیفیت ژنتیکی گندم ایرانی از نظر پروتئین و ارزش غذایی، همسطح گندمهای دنیا است. اما در عمل، ضعف در مدیریت آفات، نگهداری و توزیع، این ظرفیت را خنثی میکند. تناقض روشن اینجاست: محصولی با کیفیت اولیه مناسب، در زنجیره سیاستی معیوب، به نانی بیکیفیت برای سفره مردم تبدیل میشود.
مهارت و تکنولوژی؛ ظرفیتهای مغفول
ایران از نظر تکنولوژی آردسازی در جایگاه پیشرفتهای قرار دارد و توانایی تولید هر نوع آرد با استاندارد جهانی را دارد. با این حال، دخالت دولت در قیمتگذاری و تخصیص آرد، این ظرفیت را بلااستفاده گذاشته است. به گفته فعالان صنفی، ۵۰ درصد کیفیت نان به آرد و ۵۰ درصد دیگر به هنر نانوا وابسته است؛ اما وقتی مواد اولیه با قیمتگذاری دستوری و بدون رقابت تأمین شود، کیفیت طبیعی است که قربانی کمیت و هزینه شود.
اقتصاد نان؛ نماد بیماری یارانهای
صنعت نان، تصویری شفاف از یک سیاست یارانهای ناکارآمد است: سیاستی که به جای حمایت از مصرفکننده، رانت و فساد را بازتولید کرده و بهرهوری را از میان برده است. کارشناسان تقریباً یکصدا بر این باورند که تنها راهحل، آزادسازی تدریجی بازار، انتقال یارانه مستقیم به مصرفکننده و بازگرداندن رقابت به چرخه تولید است.
در شرایطی که کیفیت گندم ایرانی در سطح جهانی توصیف میشود و ظرفیتهای فنی برای تولید آرد با هر استانداردی وجود دارد، مشکل اصلی صنعت نان نه در زمینهای کشاورزی بلکه در اتاقهای سیاستگذاری است. تا زمانی که اقتصاد نان اسیر انحصار و یارانههای پرهزینه باقی بماند، کیفیت بر سر سفره مردم همچنان قربانی خواهد شد.