اختصاصی پیام آشنا- در سالهای اخیر، بخش کشاورزی ایران با چالشهای جدی در حوزه بهرهبرداری از اراضی و منابع روبهرو شده است. نتایج سرشماری عمومی کشاورزی ۱۴۰۳ نشان میدهد که هرچند سطح زیر کشت و برخی شاخصهای تولید در برخی حوزهها رشد داشته، اما کاهش تعداد بهرهبرداران در بخشهایی از کشور، تغییر کاربری اراضی، بالا رفتن میانگین سنی کشاورزان و فشارهای ناشی از کمآبی، آینده این بخش را با تهدیدهایی مواجه کرده است.
بر اساس آمار رسمی، اراضی زراعی کشور در حال حاضر ۱۵.۴ میلیون هکتار است که ۳۳ درصد آن تحت کشت آبی و ۴۷ درصد دیم است. سهم گندم در کشت زراعی به ۶۵ درصد رسیده، در حالی که جو ۱۲ درصد، برنج ۴ درصد، یونجه ۳ درصد و نخود ۲ درصد را به خود اختصاص دادهاند. در بخش دامی، تعداد دام سبک در دهه اخیر ۴۵.۵ درصد و دام سنگین ۱۰.۳ درصد رشد کرده است.
با وجود این شاخصهای مثبت، کاهش بهرهبرداری در استانهایی نظیر گیلان، مازندران، اصفهان و مناطق ییلاقی استان تهران و البرز به دلیل تغییر کاربری اراضی و مهاجرت کشاورزان به شهرها، یک هشدار جدی به شمار میرود. بخش قابل توجهی از این زمینها به کاربریهای غیرکشاورزی از جمله ویلاسازی و پروژههای صنعتی تغییر یافته است.
دلایل کاهش بهرهبرداری
تحلیلگران حوزه کشاورزی معتقدند که کاهش بهرهبرداری در ایران حاصل مجموعهای از عوامل ساختاری و محیطی است که همزمان بر این بخش فشار وارد کردهاند. یکی از مهمترین این عوامل، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به سمت ساختوسازهای مسکونی، ویلاسازی و پروژههای صنعتی است؛ روندی که بهویژه در استانهایی با آبوهوای مناسب و زمینهای حاصلخیز، شدت بیشتری یافته و اراضی مولد را از چرخه تولید خارج کرده است.
در کنار آن، تقسیم زمینهای کشاورزی به دلیل قوانین ارث موجب خرد شدن واحدهای بهرهبرداری و کاهش صرفه اقتصادی فعالیت کشاورزی شده است. این مسأله در بسیاری از مناطق روستایی، انگیزه سرمایهگذاری و نوسازی را در بین بهرهبرداران کاهش داده و زمینه را برای فروش یا تغییر کاربری اراضی فراهم کرده است.
عامل دیگر، کمبود منابع آب است که در سالهای اخیر به دلیل خشکسالی و فشار بر منابع زیرزمینی تشدید شده است. اجرای سیاستهایی مانند انسداد چاههای غیرمجاز و ممنوعیت آبیاری غرقآبی، هرچند از منظر مدیریت پایدار منابع ضروری بوده، اما در کوتاهمدت باعث افت بخشی از تولید و کاهش بهرهبرداری شده است.
همچنین، بالا رفتن میانگین سنی کشاورزان و کاهش تمایل جوانان به فعالیت در این حوزه، نیروی انسانی فعال بخش کشاورزی را محدودتر کرده است. کشاورزی سنتی، به دلیل سختی کار و درآمد کمتر نسبت به مشاغل شهری، جذابیت خود را برای نسل جدید تا حد زیادی از دست داده است.
در نهایت، افزایش تعداد بهرهبرداران غیرساکن نیز به کاهش بهرهبرداری مؤثر دامن زده است. بسیاری از کشاورزان، پس از بهبود شرایط زندگی یا مهاجرت به شهرها، فعالیت خود را در مزارع و باغها به حداقل رسانده یا به صورت فصلی ادامه دادهاند؛ روندی که در عمل ظرفیت تولید پایدار را کاهش داده است.
وضعیت استان البرز؛ نمونهای شاخص از روند ملی
استان البرز با مساحت محدود و تراکم جمعیتی بالا، یکی از مناطق آسیبپذیر در حوزه کشاورزی محسوب میشود. بر اساس اعلام رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان، طی ۱۰ سال گذشته تعداد بهرهبرداران بخش کشاورزی در البرز حدود ۸ درصد کاهش یافته است. در سرشماری سال ۱۳۹۳ حدود ۲۹ هزار و ۴۰۰ بهرهبردار شناسایی شده بود، اما این رقم در سرشماری اخیر کاهش پیدا کرده است.
عوامل اصلی این روند در البرز عبارتند از:
غلبه کاربری باغی و تبدیل تدریجی باغها به باغویلا، که از نظر آماری فعالیت کشاورزی محسوب نمیشوند.
تغییر کاربری اراضی به بخشهای صنعتی و خدماتی، به دلیل موقعیت جغرافیایی و دسترسی سریع به بازارهای بزرگ تهران و قزوین.
محدودیت منابع آب و اعمال سیاستهای سختگیرانه برای مدیریت ناترازی آبی.
با این حال، استان البرز در برخی حوزهها همچون آبزیپروری، دامداری و کشت گلخانهای رشد قابل توجهی داشته است. این تغییر نشان میدهد که کشاورزی استان به سمت مکانیزاسیون و استفاده از فناوریهای نوین در حرکت است، اما همچنان با تهدید کاهش اراضی زراعی و باغی مواجه است.
تأثیر بر امنیت غذایی
امنیت غذایی، به تعبیر مشاور رئیسجمهور، «قلب تپنده اقتصاد ایران» است. کاهش بهرهبرداری کشاورزی، حتی در استانهایی که سهم کمی از تولید ملی دارند، میتواند بر زنجیره تأمین مواد غذایی کشور تأثیر بگذارد. وقتی اراضی کشاورزی به کاربریهای غیرمولد تبدیل میشود، ظرفیت تولید داخلی کاهش یافته و وابستگی به واردات بیشتر میشود. این موضوع در شرایط نوسانات ارزی و تحریمها، تهدیدی جدی برای پایداری اقتصادی و اجتماعی کشور است.
برای استانهایی مانند البرز، که بخشی از نیاز غذایی کلانشهر تهران را تأمین میکنند، کاهش بهرهبرداری میتواند فشار بیشتری بر بازار مواد غذایی وارد کند و قیمتها را افزایش دهد.
راهکارهای پیشنهادی
برای مقابله با این روند و تضمین پایداری بخش کشاورزی، چند راهکار کلیدی پیشنهاد میشود:
2. سرمایهگذاری در کشاورزی گلخانهای و فناوریهای نوین آبیاری برای جبران محدودیت منابع آب.
3. ایجاد مشوقهای اقتصادی و حمایتی برای کشاورزان جوان بهمنظور جذب نیروی کار تازهنفس به این بخش.
4. تدوین اطلس زمینهای کشاورزی و استفاده از دادههای دقیق برای سیاستگذاری هدفمند، همانطور که سازمان امور اراضی کشور در دست تهیه دارد.
5. افزایش بهرهوری از طریق مکانیزاسیون و آموزش بهرهبرداران، به ویژه در استانهای کوچک و پرجمعیت مانند البرز.
کاهش بهرهبرداری محصولات کشاورزی، پدیدهای چندبعدی است که ریشه در عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی دارد. هرچند استان البرز نمونهای بارز از این چالشهاست، اما روند مشابهی در سطح ملی در حال شکلگیری است.
اگرچه برخی شاخصها نظیر رشد آبزیپروری و گلخانهها امیدبخش است، اما بدون مدیریت دقیق تغییر کاربری اراضی، بهبود بهرهوری و جذب نیروی انسانی جوان، این امیدها ممکن است به نتیجه مطلوب نرسد. آینده امنیت غذایی ایران وابسته به تصمیماتی است که امروز در حوزه مدیریت اراضی، حمایت از بهرهبرداران و استفاده از فناوریهای نوین گرفته میشود.