باهره حیدری- بوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، سه جزیره ایرانی در تنگه هرمز، نه تنها نماد حاکمیت ملی ایران است بلکه نقش استراتژیک بیبدیلی در امنیت انرژی و تجارت جهانی دارد. با وجود مالکیت تاریخی و حقوقی ایران، شورای همکاری خلیج فارس بارها با بیانیههای تکراری این جزایر را موضوعی «مشروع برای مذاکره» معرفی کرده است. اهداف واقعی این بیانیهها چیست و چرا اهمیت این جزایر تا این حد حساسیت ایجاد میکند؟
اهمیت استراتژیک جزایر
جزایر سهگانه در ورودی خلیج فارس و تنگه هرمز قرار دارد؛ گذرگاهی که حدود یکپنجم تجارت نفت جهانی از آن عبور میکند. کنترل این جزایر به معنای نفوذ مستقیم بر تردد نفتکشها، امنیت دریایی و شبکه انتقال انرژی منطقه است. علاوه بر این، وجود منابع طبیعی و میادین گازی همچون میدان آرش، اهمیت اقتصادی و امنیتی این جزایر را دوچندان کرده است.
ایران مالکیت جزایر را بر اساس سندهای تاریخی، حضور مستمر و حقوق بینالملل دریایی تثبیت کرده و آن را غیرقابل مذاکره میداند. تسلط ایران بر این جزایر نه تنها جایگاه امنیت دریایی را مستحکم میکند بلکه قدرت منطقهای ایران را در توازن قدرت خلیج فارس تقویت میکند. حضور نظامی و مدیریت عملی ایران در این جزایر، تضمینکننده کنترل بر مسیرهای حیاتی انرژی و امنیت منطقه است.
چرایی صدور بیانیههای متعدد شورای همکاری خلیج فارس
بیانیههای شورای همکاری، به ویژه حمایت آشکار از ادعای امارات نسبت به جزایر سهگانه، ماهیتی سیاسی و تبلیغاتی دارد و اهداف مشخصی را دنبال میکنند:
1- فشار سیاسی مستمر بر ایران:
تکرار ادعاها، ابزاری برای ایجاد فضای فشار بینالمللی است. شورای همکاری با مطرح کردن جزایر و میدان آرش در محافل جهانی، تلاش میکند تهران را مجبور به واکنش کند و حساسیتهای منطقهای و بینالمللی را بر سر مالکیت ایران افزایش دهد.
2- نمایش انسجام منطقهای و همسویی با امارات:
حمایت رسمی شورا از ادعای امارات نمادی از وحدت سیاسی اعضای کلیدی است و مشروعیت سیاسی برای امارات ایجاد میکند، حتی اگر ادعا فاقد پایه حقوقی باشد.
3- ابزار فشار در مذاکرات بینالمللی:
وارد کردن موضوع جزایر و میدان آرش در بیانیهها، بخشی از استراتژی فشار گستردهتر بر ایران در حوزه انرژی و امنیت منطقهای است و اهرمی برای مذاکره در پروندههای هستهای و دیپلماتیک به شمار میرود.
4- انحراف افکار عمومی داخلی:
بیانیهها همچنین برای جلب توجه افکار عمومی داخلی کشورهای عضو استفاده میشود. مطرح کردن ایران به عنوان تهدید یا رقیب، میتواند مشکلات داخلی این کشورها را در سایه قرار دهد و توجه جامعه را از مسائل داخلی منحرف کند.
بیانیههای شورای همکاری، هرچند با ظاهر حقوقی منتشر میشود، فاقد پایه قانونی معتبر است. مالکیت ایران بر جزایر سهگانه نه تنها از نظر حقوقی تثبیت شده است، بلکه کنترل عملی و حضور نظامی ایران تضمینکننده امنیت و حاکمیت واقعی در خلیج فارس است.
تکرار این بیانیهها بیشتر نمادی از رقابتهای سیاسی و بازی قدرت در منطقه است تا تهدید عملی. این اقدامات ابزار تبلیغاتی و دیپلماتیک کشورهای عضو شورا برای ایجاد فشار روانی و سیاسی بر ایران و نمایش انسجام داخلی است. تهران با اتکا به مستندات تاریخی، قانونی و قدرت منطقهای خود، کنترل و مالکیت بر جزایر را حفظ کرده و جای هیچ شک و تردیدی باقی نمیگذارد.
جزایر سهگانه ایرانی نه تنها بخشی از هویت ملی است، بلکه کلیدی برای امنیت انرژی، تجارت جهانی و توازن قدرت در خلیج فارس به شمار میرود. بیانیههای تکراری شورای همکاری، اگرچه فاقد پایه حقوقی است، نشاندهنده تلاش برای فشار سیاسی و رقابت قدرت در منطقه است. ایران با حفظ کنترل استراتژیک و حضور عملی در این جزایر، جایگاه خود را به عنوان قدرت تعیینکننده خلیج فارس مستحکم نگه داشته است.