اختصاصی پیام آشنا - استان البرز با برخورداری از ظرفیتهای صنعتی قابل توجه، یکی از قطبهای تولیدی کشور به شمار میرود. اما با وجود فعالیت بیش از ۴۰۰۰ واحد صنعتی و ۱۵۰ هزار کارگاه صنفی، نرخ بیکاری – بهویژه در میان جوانان تحصیلکرده – همچنان بالاست. این تضاد آشکار، نشانهای از یک اختلال ساختاری در نظام عرضه و تقاضای نیروی کار در استان است.
در نشست خبری هفته ملی مهارت، عزیزالله افضلی، معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار البرز، به صراحت از نبود آمایش صحیح بازار کار و فاصله معنادار نظام آموزشی با نیاز واقعی صنعت سخن گفت. آنچه در ادامه میخوانید، تحلیلی است از ریشههای این ناهماهنگی و راهکارهای برونرفت از آن.
از ارزش کاذب مدرک تا خلا مهارتی
در دهههای گذشته، توسعه کمی دانشگاهها با هدف ارتقای وضعیت آموزش عالی کشور پیگیری شد. اما به گفته افضلی، ورود به دانشگاه به یک ارزش اجتماعی تبدیل شد، نه لزوماً یک انتخاب آگاهانه بر پایه نیاز بازار. نتیجه آن، رشد بیکاری در میان فارغالتحصیلانی است که نه مهارتی برای ورود به بازار دارند، نه تجربهای برای کسب اعتماد کارفرما.
از سوی دیگر، صنایع البرز با کمبود شدید تکنسینها، نیروهای فنی و کارگران ماهر مواجهاند. این دو روند متناقض، نشانهای از نبود برنامهریزی کلان، یا همان آمایش نیروی انسانی متناسب با تقاضای بازار کار است.
البرز بهتنهایی ظرفیتهای گستردهای برای توسعه آموزش مهارتی دارد. از مراکز فنی و حرفهای گرفته تا آموزشگاههای آزاد و دانشگاههای علمی-کاربردی. اما به گفته معاون استاندار، این مراکز فاقد ارتباط ارگانیک با صنعت هستند.
او میگوید: «نتوانستهایم سیستمهای آموزشی را به گونهای طراحی کنیم که هرکدام، تکمیلکننده و مرتبط با نیازهای واقعی صنعت باشند.»
اینجاست که نقش نهادهای اقتصادی و صنعتی استان – مانند اتاق بازرگانی، خانه صنعت، انجمنها و اصناف – پررنگ میشود. زیرا تنها از مسیر بخش خصوصی میتوان به نیازسنجی دقیق و بهروز از تقاضای شغلی واقعی دست یافت.
حلقه مفقوده: آمایش بازار کار
آمایش بازار کار به معنای تحلیل و پیشبینی علمی تقاضا و عرضه شغلی در سطح منطقهای و ملی است. در البرز، فقدان چنین سازوکاری باعث شده دانشآموزان بدون آگاهی از چشمانداز شغلی، رشتههای تحصیلی را انتخاب کنند. نتیجه آن، سالها صرف زمان، هزینه و انرژی برای دریافت مدرکی است که نه بازار به آن نیاز دارد و نه شغلی در پی آن تضمین میشود.
به باور کارشناسان، بدون دسترسی به اطلاعات دقیق از نیازهای شغلی صنایع مختلف – از مهندسی مکانیک گرفته تا اپراتوری ماشینآلات – هیچ برنامه آموزشی، حتی اگر با بهترین زیرساختها همراه باشد، به نتیجه مطلوب نخواهد رسید.
دانشگاههای مهارتی در دل صنعت
افضلی در بخشی دیگر از سخنان خود به یک ایده قابل توجه اشاره کرد: «واحدهای صنعتی ما آمادگی دارند دانشگاههای تخصصی متناسب با نیاز خود راهاندازی کنند. این ظرفیت وجود دارد اما آموزش باید خودش را به صنعت معرفی کند.»
در واقع، همافزایی میان آموزش و صنعت، از طریق راهاندازی دانشگاههای مهارتی یا کارگاههای آموزشی در درون صنایع، میتواند شکاف میان مهارت و شغل را تا حد زیادی پر کند.
نرخ بیکاری در البرز بیش از آنکه ناشی از فقدان شغل باشد، نتیجه شکاف میان عرضه و تقاضای نیروی انسانی است. تا زمانی که تصمیمگیران حوزه آموزش – چه در سطح مدرسه، دانشگاه یا مهارتآموزی – به اطلاعات دقیق بازار کار مجهز نباشند، چرخه ناکارآمد تولید نیروی بیکار تکرار خواهد شد.
راهکار اصلی، ایجاد یک سازوکار رسمی برای آمایش بازار کار استان البرز است. این آمایش باید حاصل مشارکت دولت، صنعت و نهادهای آموزشی باشد. بدون این پیوند سهجانبه، نه آموزش هدفمند خواهد بود، نه اشتغال پایدار.