سیاست 29 تیر 1404 - 1 روز پیش زمان تقریبی مطالعه: 2 دقیقه
کپی شد!
0
پیام‌آشنا از تحولات سوریه گزارش می‌دهد

سایه شوم خنجر صهیون بر نقشه شام

باهره حیدری- حمله اخیر رژیم صهیونیستی به سوریه، نه یک اقدام نظامی ساده، بلکه بخشی از راهبرد چنددهه‌ای این رژیم برای تحمیل نظم دلخواه خود بر منطقه و تضعیف کشورهایی است که در برابر این نظم مقاومت کرده‌اند. از نمادگرایی میدان اموی تا تحرکات نظامی بی‌سابقه در جنوب سوریه، همه شواهد حکایت از آغاز مرحله‌ای جدید در پروژه صهیونیستی تجزیه و نفوذ دارد.

دمشق، نماد تحقیر و تهدید

حمله به دمشق در ادامه همان سیاست‌های استعماری رژیم صهیونیستی است که از بدو تأسیس با هدف تحمیل هژمونی منطقه‌ای و بهره‌گیری از شکاف‌های قومی و مذهبی، برنامه‌ریزی شده بود. «میدل‌ایست آی» در گزارشی جامع، این حمله را اقدامی نمادین و حساب‌شده توصیف کرده که نه صرفاً با هدف نظامی، بلکه برای تحقیر حکومت سوریه، نمایش قدرت تل‌آویو و ایجاد رعب در سطح منطقه‌ای انجام شد.

رسانه، بازوی مکمل نظامی‌گری

هدف‌گیری میدان اموی در میانه یک روز کاری، نشان‌دهنده استفاده از رسانه‌ها به‌عنوان بازوی مکمل حمله نظامی است. انتشار ویدئوهایی از وحشت مجریان تلویزیونی سوری و بازتاب آن توسط وزیر جنگ اسرائیل، تلاشی بود برای تثبیت برتری روانی و پیام‌رسانی به مخالفان منطقه‌ای این رژیم.

سوریه در قلب راهبرد تجزیه

با نگاهی به دکترین «پیرامون» طراحی‌شده توسط بن‌گوریون، روشن می‌شود که سوریه همواره در کانون این راهبرد قرار داشته است؛ کشوری عربی با پیوندهای تاریخی با فلسطین و اشغال بلندی‌های جولان. رژیم صهیونیستی طی سال‌های اخیر با تقویت روابط با گروه‌های کُرد و دروزی در سوریه، زمینه‌های تجزیه را فعالانه دنبال کرده و در همین راستا استقرار نظامی و امنیتی خود را در جنوب این کشور به طرز بی‌سابقه‌ای افزایش داده است.

تجزیه، نه ثبات؛ استراتژی تل‌آویو

کارشناسان صراحتاً می‌گویند که منافع تل‌آویو در سوریه‌ای واحد و قدرتمند نیست، بلکه در سوریه‌ای تجزیه‌شده و ناتوان است. پروژه‌ای که با بمباران مراکز کلیدی دمشق، حمایت از درگیری‌های قومی و تجهیز گسترده نیروها در جولان و جبل‌الشیخ، وارد فاز میدانی تازه‌ای شده است.

درگیری‌های قومی، اهرم فشار برای سلطه خارجی

درگیری‌های سویداء و گزارش‌های متعدد از درگیری‌های قومی در جنوب سوریه، به‌روشنی نشان می‌دهد که فضای بحران داخلی چگونه به اهرم فشار تل‌آویو برای تثبیت مداخلات خود تبدیل شده است. ادعای حمایت از اقلیت‌ها نیز پوششی برای پیشبرد همین طرح‌های تقسیم است.

اظهارات «جان سوآرز» رئیس پیشین MI6، مبنی بر اینکه اسرائیل به‌دنبال سوریه‌ای تکه‌تکه و شبیه به سومالی یا لبنان ۴۰ سال پیش است، نشان از شناخت عمیق محافل امنیتی غرب از اهداف پشت پرده دارد. این مسئله حتی در مواضع چهره‌هایی چون الجولانی نیز بازتاب یافته، که با وجود پیشینه بحث‌برانگیزش، بر ضرورت وحدت و جلوگیری از پروژه‌های تجزیه تأکید دارد.

تحرکات میدانی بی‌سابقه در جنوب سوریه

تحرکات میدانی از جمله استقرار بیش از ۴۵ هزار نیروی صهیونیستی در مناطق جنوبی، انتقال تجهیزات سنگین، و حضور در حومه دمشق (برای نخستین‌بار از ۱۹۷۳) نیز گویای این است که مسئله تنها به حمله‌های هوایی محدود نمی‌شود؛ بلکه پروژه‌ای برای ایجاد منطقه حائل و حتی شهرک‌سازی در مناطق اشغالی جدید در جریان است.

بازسازی اقتصادی در تضاد با استراتژی بی‌ثبات‌سازی

از سوی دیگر، توافق‌نامه‌های اقتصادی در حال شکل‌گیری میان سوریه و شرکت‌های بین‌المللی – پس از لغو تحریم‌ها – فرصتی برای بازسازی و ثبات به‌وجود آورده که با راهبرد نظامی اسرائیل در تعارض کامل است. طرح‌های میلیارد دلاری انرژی، توسعه بنادر و زیرساخت‌ها، چالشی است برای استمرار حضور بی‌ثبات‌کننده صهیونیست‌ها.

حافظه تاریخی ملت‌ها در برابر پروژه سلطه

راهبرد سلطه‌جویانه رژیم صهیونیستی، با اتکا بر ایجاد تفرقه داخلی، بهره‌گیری از اقلیت‌ها، بمباران نمادهای ملی و تحرکات میدانی گسترده، در تلاش است آینده‌ای را برای منطقه ترسیم کند که در آن اسرائیل به‌عنوان قدرت برتر باقی بماند. اما حافظه تاریخی، هویت مقاوم ملت‌ها، و تجربه شکست امپراتوری‌های استعماری در گذشته، نشان می‌دهد که منطقه غرب آسیا در برابر این پروژه، همچنان ایستاده و وحدت، مهم‌ترین پاسخ به این تهدید است.

نویسنده
payam
مطالب مرتبط
  • نظراتی که حاوی حرف های رکیک و افترا باشد به هیچ عنوان پذیرفته نمیشوند
  • حتما با کیبورد فارسی اقدام به ارسال دیدگاه کنید فینگلیش به هیچ هنوان پذیرفته نمیشوند
  • ادب و احترام را در برخورد با دیگران رعایت فرمایید.
نظرات

دیدگاهتان را بنویسید!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *