اختصاصی پیام آشنا- در میان تمامی فناوریهای راهبردی که طی دهههای اخیر ژئوپلیتیک ایران و جهان را دگرگون ساختهاند، فناوری غنیسازی اورانیوم جایگاهی یگانه و تأثیرگذار یافته است؛ فناوریای که دیگر صرفاً یک دستاورد علمی یا صنعتی نیست، بلکه به ابزاری راهبردی در تأمین امنیت ملی، حفظ استقلال سیاسی، تقویت قدرت چانهزنی در عرصه بینالمللی و تضمین آینده انرژی کشور تبدیل شده است.
غنیسازی اورانیوم در ایران، با وجود فشارها و کارزارهای سیاسی و امنیتی بینالمللی، اکنون در جایگاهی ایستاده که نهتنها زیرساختهای فنی کشور را به سطح کشورهای پیشرفته ارتقا داده، بلکه نماد عینی حاکمیت علمی و اقتدار فناورانه ایران در عرصه بینالمللی تلقی میشود.
ابعاد چندوجهی یک توانمندی راهبردی
تحلیل ابعاد گوناگون این فناوری نشان میدهد که غنیسازی اورانیوم در ایران، در چهار محور بنیادین قابل بررسی است: استقلال علمی، امنیت انرژی، مشروعیت حقوقی و قدرت ژئوپلیتیکی.
در بُعد علمی، تسلط ایران بر فناوری غنیسازی و چرخه کامل سوخت هستهای، حاصل همافزایی علوم پیشرفتهای چون فیزیک هستهای، مهندسی مکانیک، علم مواد و فناوری خلأ است. این توانمندی، ایران را در زمره معدود کشورهایی قرار داده که میتواند بهصورت مستقل سانتریفیوژهای پیشرفته تولید کند؛ سانتریفیوژهایی که قدرت نسل نهم آنها، بنا بر اعلام رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی، بیش از ۵۰ برابر نسل نخست است.
از منظر امنیت انرژی و خدمات سلامت، غنیسازی تضمینکننده تأمین سوخت برای راکتورهای تحقیقاتی کشور است. این راکتورها نقشی حیاتی در تولید رادیوداروهایی دارند که سالانه جان بیش از یک میلیون بیمار را نجات میدهند. عدم استقلال در تأمین سوخت آنها، کشور را در معرض آسیبپذیری استراتژیک قرار میدهد؛ آن هم در شرایطی که سابقه بدعهدی کشورهای خارجی – از جمله در تأمین سوخت راکتور تهران – هنوز در حافظه دیپلماتیک کشور زنده است.
اهرم دیپلماتیک و بازدارندگی فناورانه
غنیسازی اورانیوم نهفقط یک مؤلفه فنی، بلکه یک ابزار کارآمد در سیاست خارجی ایران است. در بیش از دو دهه گذشته، توانمندی کنترلپذیر ایران در کاهش یا افزایش سطح غنیسازی، بهویژه رسیدن به سطح ۶۰ درصد، به یک اهرم چانهزنی مشروع در مذاکرات هستهای بدل شده است. تهران با استناد به ماده ۴ معاهده NPT، بارها اعلام کرده که این غنیسازی در چارچوب حقوق بینالملل و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی صورت میگیرد و هیچگونه انحرافی به سمت اهداف نظامی مشاهده نشده است.
این سطح از توانمندی، از دیدگاه کارشناسان روابط بینالملل، نوعی «بازدارندگی فناورانه» را برای ایران ایجاد کرده است؛ بازدارندگیای که برخلاف مدلهای کلاسیک نظامی، مبتنی بر اقتدار علمی، مشروعیت حقوقی و انعطافپذیری راهبردی است. به گفته پروفسور استیون والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد، ایران «لیبی نیست» و هرگز ظرفیت غنیسازی خود را کنار نخواهد گذاشت.
از تهدید به فرصت؛ تحول در راهبرد بومیسازی
تجربه دهههای گذشته نشان داده که فشارهای خارجی نهتنها برنامه هستهای ایران را متوقف نکردهاند، بلکه با دامنزدن به استقلال فناورانه، ایران را به سمت خودکفایی در طراحی، ساخت، اکتشاف و بهرهبرداری از چرخه کامل سوخت هستهای سوق دادهاند.
علیاکبر صالحی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی، با اشاره به خروج شرکتهای چینی از پروژههای هستهای بهدلیل فشارهای آمریکا، تأکید کرده که این تحریمها به نقطهای برای جهش علمی ایران تبدیل شد: از اکتشاف اورانیوم با ابزارهای بومی تا تکمیل کارخانه UCF اصفهان و راهاندازی زنجیره تأمین داخلی.
هستهای، بُعدی از قدرت ملی ایران
در نهایت، برنامه غنیسازی اورانیوم در ایران را باید بخشی جداییناپذیر از راهبرد ملی کشور برای تثبیت موقعیت در نظم بینالمللی دانست. این برنامه، نهتنها امنیت انرژی، درمان، و اقتصاد دانشبنیان را تقویت میکند، بلکه پیام روشنی به جهان مخابره میکند: ایران کشوری با زیرساخت علمی مستقل، اراده سیاسی فعال و توانمندی فناورانه بومی است که میتواند با حفظ تعهدات بینالمللی، از حقوق مشروع خود با اقتدار دفاع کند.