اختصاصی پیام آشنا - توافق اخیر میان باکو و ایروان با میانجیگری مستقیم آمریکا و در قالب پروژه «مسیر ترامپ»، نه پایان بحران قرهباغ که آغاز مرحلهای تازه از رقابت ژئوپلیتیکی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است. حذف نقش سنتی روسیه، تثبیت حضور واشنگتن در مرزهای شمالی ایران و ابهام در مسائل بنیادین مناقشه، آینده قفقاز جنوبی را بیش از پیش به میدان کشمکش تبدیل میکند.
صلحی با ابهامهای استراتژیک
اعلامیه صلح که با حضور الهام علیاف، نیکول پاشینیان و دونالد ترامپ در کاخ سفید منتشر شد، با وعده ایجاد «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بینالمللی» (TRIPP)، کریدور زنگزور را تحت مدیریت آمریکا قرار میدهد. این اقدام، مدیریت بحران را از قالبهای سنتی تحت نفوذ روسیه و گروه مینسک خارج و عملاً به واشنگتن واگذار میکند. سکوت بیانیه در موضوعاتی چون وضعیت نهایی قرهباغ یا حل اختلافات مرزی، فضای ابهامی ایجاد کرده که به تعبیر تحلیلگران، ابزاری برای حفظ اهرم فشار در آینده است.
اهداف آشکار و پنهان واشنگتن
واشنگتن در پروژه «مسیر ترامپ» دو لایه هدف را دنبال میکند:
1. لایه آشکار – اتصال اقتصادی و نماد صلحسازی
o آمریکا در ظاهر، این پروژه را با شعار «صلح، شکوفایی و اتصال منطقهای» معرفی کرده و وعده داده که مسیر زنگزور به توسعه اقتصادی ارمنستان و آذربایجان کمک کند.
o حضور شرکتهای آمریکایی در حوزه انرژی و زیرساخت، مانند قرارداد اکسونموبیل با سوکار، این لایه را تقویت میکند و آن را در رسانهها بهعنوان فرصت اقتصادی تصویر مینماید.
2. لایه پنهان – تغییر موازنه ژئوپلیتیکی
o این گذرگاه در واقع یک گیره ژئوپلیتیکی است که دو هدف کلان دارد:
1. تضعیف و عقبنشاندن روسیه از حیاط خلوت سنتیاش در قفقاز جنوبی، بهویژه پس از جنگ اوکراین که ظرفیت نظامی و دیپلماتیک مسکو را کاهش داده.
2. قرار دادن یک محور نفوذ مستقیم آمریکا در مرزهای شمالی ایران، که میتواند بخشی از راهبرد فشار چندجانبه علیه تهران باشد.
o سابقه تاریخی نشان میدهد که ایالات متحده هرگاه یک گذرگاه یا مسیر استراتژیک را تحت کنترل بگیرد، آن را به ابزار نفوذ امنیتی و حتی اهرم فشار سیاسی در مذاکرات گستردهتر تبدیل میکند. زنگزور میتواند در آینده نهچندان دور به چنین ابزاری بدل شود.
واکنش و موضع ایران
ایران این پروژه را نه صرفاً یک مسیر ترانزیتی، بلکه تغییری بنیادین در ژئوپلیتیک منطقه میبیند که میتواند خطوط ارتباطی، توازن قدرت و حتی ساختار امنیتی شمالغرب کشور را دگرگون کند.
• ابعاد امنیتی نگرانی تهران
o مسیر زنگزور در عمل، یک گذرگاه بدون حضور ایران و روسیه را از خاک ارمنستان به نخجوان ایجاد میکند؛ این یعنی یک گسست در پیوستگی ارتباطی ایران با شمال قفقاز.
o چنین تغییری، عمق استراتژیک ایران را در حوزه قفقاز کاهش داده و امکان نفوذ مستقیم ناتو و متحدانش به حریم ژئوپلیتیکی ایران را فراهم میکند.
• موضع قاطع و استقلال عمل
o اظهارات علیاکبر ولایتی که «با روسیه یا بدون آن» مانع تغییرات خواهد شد، پیامی روشن دارد: ایران حاضر نیست دفاع از مرزها و موقعیت خود را مشروط به همکاری با قدرتهای دیگر کند.
o این موضع نشان میدهد که تهران به دنبال استراتژی بازدارندگی مستقل است و وابستگی به تصمیمات کرملین را پرهزینه میداند.
• سابقه و ابزار بازدارندگی
o ایران پیشتر در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ رزمایشهای نظامی گستردهای در منطقه ارس برگزار کرده که تمرین عبور از رودخانه و عملیات در عمق خاک دشمن را شامل میشد؛ این اقدامات نهتنها پیام به باکو، بلکه هشدار غیرمستقیم به هر قدرت فرامنطقهای بوده است.
o استفاده همزمان از دیپلماسی، حضور میدانی و ابزار اقتصادی، بخشی از رویکرد چندوجهی ایران برای مقابله با سناریوهای تغییر مرز یا مسیرهای استراتژیک است.
o
موانع داخلی و منطقهای اجرای توافق
با وجود فضای تبلیغاتی پیرامون توافق، دو مانع اصلی همچنان پابرجاست:
1. حذف قرهباغ از قانون اساسی ارمنستان که نیازمند همهپرسی است و با مخالفت ملیگرایان مواجه خواهد شد.
2. تأمین مسیر به نخجوان بدون نظارت روسیه، که همواره محل اختلاف دو کشور بوده است.
در داخل ارمنستان، محبوبیت پایین پاشینیان و سابقه اعتراضات خیابانی، اجرای کامل توافق را با چالش روبهرو میکند. در سوی دیگر، اظهارات توسعهطلبانه علیاف درباره «آذربایجان غربی» بیاعتمادی ایروان را تشدید کرده و خطر بازگشت به تنش را افزایش میدهد.
دیدگاه ترکیه و شکافهای داخلی
آنکارا از این توافق بهعنوان فرصتی برای عادیسازی روابط با ایروان یاد میکند، اما جریانهایی مانند حزب وطن ترکیه، پروژه زنگزور را بخشی از محاصره ژئوپلیتیکی آمریکا و اسرائیل علیه ترکیه میدانند. این دیدگاه هشدار میدهد که تهدید امنیت ایران در عمل به معنای تهدید امنیت ترکیه نیز هست و تنها راهحل، شکلگیری ابتکار منطقهای بدون حضور قدرتهای فرامنطقهای است.
پروژه «جاده ترامپ» بیش از آنکه مسیری برای صلح باشد، ابزاری برای تثبیت حضور بلندمدت آمریکا در یکی از حساسترین نقاط ژئوپلیتیکی جهان است. حذف نقش روسیه، بیتوجهی به منافع ایران و واگذاری مدیریت یک گذرگاه کلیدی به یک قدرت فرامنطقهای، احتمال شکلگیری رقابتهای جدید و حتی بازگشت بحران را افزایش میدهد.
آینده این توافق به توان طرفها در حل مسائل بنیادین، مدیریت فشارهای داخلی و تعامل سازنده با بازیگران منطقهای بستگی دارد؛ و در این میان، نقش فعال ایران در جلوگیری از تغییرات ژئوپلیتیکی یکجانبه، میتواند معادلات قفقاز جنوبی را برای سالهای آینده تعیین کند.